English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (5871 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
axis of rotation U محور چرخش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pivot U چرخش حول یک محور
pivoted U چرخش حول یک محور
pivots U چرخش حول یک محور
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
fixed pivot U محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
nose up U چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
rotational reflection axis U محور چرخش انعکاس
Other Matches
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
wheelbases U فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase U فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro U ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
axis of signal communication U محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
volte-face U چرخش
head rolling U سر چرخش
volte face U چرخش
revolutions U چرخش
gyration U چرخش
revolution U چرخش
spins U چرخش
swirled U چرخش
swirling U چرخش
swirls U چرخش
troll U چرخش
trolls U چرخش
wrench U چرخش
wheels U چرخش
wheeling U چرخش
wrenches U چرخش
wrenched U چرخش
rotational U چرخش
wheel U چرخش
spin U چرخش
swirl U چرخش
whirls U چرخش
twirl U چرخش
rotation U چرخش
twirled U چرخش
turns U چرخش
turn U چرخش
twirling U چرخش
twirls U چرخش
whirl U چرخش
whirled U چرخش
whirling U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
circulations U چرخش
whirlpools U چرخش اب
whirlpool U چرخش اب
gyrations U چرخش
circulation U چرخش
rolls U چرخش گردش
angle of rotation U زاویه چرخش
topspin U چرخش توپ
upright spin U چرخش ایستاده
helicopter U چرخش در هوا
helicopters U چرخش در هوا
compass swing U چرخش خط محوری
twisting U چرخش بدن
specific rotation U چرخش ویژه
williamson turn U چرخش ویلیامسون
twist U چرخش بدن
body english U چرخش بی اختیار
roll U چرخش گردش
varimax rotation U چرخش واریماکس
rolled U چرخش گردش
chasing U پایه چرخش
vertical scrolling U چرخش عمودی
twists U چرخش بدن
pivoting U قابل چرخش
turn table U میز چرخش
stuff U چرخش توپ
trepan U چرخش انحراف
turnabouts U چرخش به یک طرف
turnabout U چرخش به یک طرف
rotation U چرخش دوران
revolution U چرخش دوران
chases U پایه چرخش
chased U پایه چرخش
chase U پایه چرخش
revolutions U چرخش دوران
rotation U مقدار چرخش یک شی
turn-offs U محل چرخش
spins U چرخش به سرعت
turn off U محل چرخش
spins U چرخش توپ
stuffed U چرخش توپ
stuffs U چرخش توپ
upward rotation U چرخش رو به بالا
upturn U چرخش ببالا
spin U چرخش توپ
spin U چرخش به سرعت
tumbles U چرخش اشفتگی
tumbled U چرخش اشفتگی
tumble U چرخش اشفتگی
turn-off U محل چرخش
fractional turn U چرخش کسری
turning points U نقطه چرخش
turning point U نقطه چرخش
gyoradius U شعاع چرخش
rpm U چرخش بر دقیقه
rev U چرخش بر دقیقه
pivot ship U ناو چرخش
radius of gyration U شعاع چرخش
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
high spin U چرخش زیاد
revs per minute U چرخش بر دقیقه
universal U با چرخش ازاد
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
wrest U چرخش پیچش
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
rotatable U چرخش پذیر
kick turn U نیم چرخش
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
rotational post U شغل در چرخش
free rotation U چرخش ازاد
molecular rotation U چرخش مولکولی
radius of giration U شعاع چرخش
wrests U چرخش پیچش
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
oblique rotation U چرخش مایل
pivot point U مرکز چرخش
optical rotation U چرخش نوری
sidespin U چرخش بیک سو
sidespin U چرخش انحرافی
sidespin U چرخش توپ
orthogonal rotation U چرخش عمودی
pick and roll U ایجاد سد و چرخش
conrotatory motion U چرخش همسو
proper rotation U چرخش متعارف
cyclostat U دستگاه چرخش
rotational speed U سرعت چرخش
wresting U چرخش پیچش
disrotatory motion U چرخش ناهمسو
wrested U چرخش پیچش
concentricity U دقت چرخش
rotational speed U چرخش بر دقیقه
improper rotation U چرخش نامتعارف
spindle U محور
interaxal U محور
rachis U محور
concentric U هم محور
interaxial U محور
spindles U محور
mandrel U محور
pintle U محور
pedestal U محور
pedestals U محور
stem U محور
x axis U محور x
stemmed U محور
stemming U محور
stems U محور
center line U خط محور
shaft U محور
shafts U محور
mandril U محور
axis U خط محور
axle U محور
axles U محور
pivoted U محور
coaxial U هم محور
coaxal U هم محور
pivots U محور
dam axis U محور سد
arbor U محور
axis U محور
y axis U محور y
z axis U محور z
pinned U محور
shaft head U محور
pivot U محور
pin U محور
azimuth U محور
z axis U محور "زد"
journal U سر محور
cranked U محور
cranking U محور
cranks U محور
trunnion U سر محور
pinning U محور
crank U محور
type face U نوع چرخش یکان
optical rotatory dispersion U پاشندگی چرخش نوری
optical rotatory power U قدرت چرخش نوری
counter rotate U چرخش بالاتنه در پیچ
hindered rotation U چرخش ممانعت شده
period of roll U زمان تناوب چرخش
rolls U چرخش توپ والیبال
pinwheel U چرخش از پهلو بدوربارفیکس
hindered rotation U چرخش غیر ازاد
pivot point U نقطه چرخش ناو
caracole U نیم چرخش اسب
dorro yoop chagi U ضربه پا به بغل با چرخش
full U چرخش با پشتک کامل
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
flow process U جریان چرخش کار
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
oblimax rotation U چرخش مایل بیشینه
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
turning circle U دایره چرخش ناو
fullest U چرخش با پشتک کامل
spindling U چرخش دیسک دستی
oblimin rotation U چرخش مایل کمینه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com